جدول جو
جدول جو

معنی علی بن زیل - جستجوی لغت در جدول جو

علی بن زیل
(عَ)
ابن زیل، مکنی به ابوالحسن، علی بن سهل طبری. کاتب مازیار بن قارن است. وی چون به دست خلیفه مسلمانی گرفت، مقرب شد و فضل او پیدا گشت و متوکل او را در جملۀ ندماء درآورد. او راست: کتاب فردوس الحکمه و تحفه الملوک، و کناش الحضره، و منافع الاطعمه و الاشربه و العقاقیر (از الفهرست ابن الندیم). اما این مرد همان علی بن ربن طبری است که ابن الندیم در اینجا اشتباهاً نام پدر او را ’زیل’ نوشته است. و کلمه ربن همان ’ربنا’ است در زبان یهود. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ابن ربن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
ابن زین. در عجایب البلدان خاطره ای از وی درباره کوه دماوند ذکرشده است. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 674 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن یزید دمشقی صاحب القاسم، مکنّی به ابوعبدالملک. از روات حدیث بود و نیز رجوع به ابوعبدالملک (علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن هذیل. علی بن عبدالرحمان اندلسی، مشهور به ابن هذیل. رجوع به علی اندلسی (ابن عبدالرحمان اندلسی...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن سهل بن ازهر اصفهانی، مکنّی به ابوالحسن. از مشایخ صوفیه و معاصر جنید. رجوع به ابوالحسن (علی بن سهل...) و نیز به اصفهانی شود
ابن سهل فوشنجی (شیخ...) مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن فوشنجی و نیز به علی بن احمد بن سهل فوشنجی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن زیاد تمیمی، مکنی به ابوالحسن. یکی از نقلۀ کتب فارسی به عربی است. رجوع به ابوالحسن (علی بن زیاد...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن خلیل مرصفی (یا مرصفاوی) مصری مدنی شافعی، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نورالدین. رجوع به علی مرصفی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن عقیل بن محمد بن عقیل بغدادی ظفری حنبلی، مکنّی به ابوالوفاء. رجوع به علی ظفری و ابوالوفاء (علی بن محمد بن عقیل...) شود
لغت نامه دهخدا